خاطرات وتاریخ شفاهی انقلاب و جنگ (و آداب و رسوم ملی ،محلی ما)، در سینه ی بستگان و همسایگان من وتو خاک می خورد و اگر دیرتر بجنبیم در خاک می رود . .جنگی که بود ، گنج بی پایانی از این تجربیات و اندوخته های فرهنگی و اجتماعی است که باید وباید آن را به نسل های آینده سپردو گذاشت و گذشت . شاید با هر بار برآمدن آفتاب ، یک یا چند تن از این آدم ها ، از میان ما رخت بر می بندند .با این وصف ، به هیچ بهانه و دلیلی ، نمی توان از زیر بار این تکلیف ، شانه خالی کرد و هر کس با هر توان خویش ، با هرابزار ساده ی در دسترس خویش باید ، ورقی را به صفحات این تاریخ و فرهنگ ارزشمند بیفزاید .مهم نیست که امروز این کار شما مخاطبی داشته باشد یا نه ، مجله ای یا نشریه ای بخواهد آن را چاپ کند یا نه، فقط مهم این است که این کار راباید انجام داد. متن برگرفته از کتاب گپ و گفت حرفه ای تالیف آقای رضا مصطفوی است -- عبارت داخل پرانتز از ما است
تصویری خاطره انگیز از ایشان به اتفاق دیگر دوستان باستانی کار را منتشر می کنیم .لطفا در شناسایی افراد کمک کنید .(در قسمت ارسال نظر افراد را معرفی کنید .متشکریم)