سلام خدا قوت دوست عزیز، ببخشید ،بی مقدمه شروع میکنم وقت نیست. الآن ما داریم شرایط گذار و شتابانی را سپری میکنیم و برای جلوگیری از شکاف نسلی نیاز داریم که ارتباطات نسلی راشکل بدهیم. باید تجربهی گذشتگان را ثبت کرد.
چه کسی بهتر از خودمان می تواند تجربهی گذشتگان ما را ثبت کند. از نتایج این عمل حفظ و صیانت از هویت است؛ از هویت فردی گرفته تا هویت ملی . یعنی من و شما که الآن داریم صحبت میکنیم، به گردش دقیقهها کسانی به مثابه صفحاتی از این کتاب کنده میشوند و باد آنها را میبَرد و تجربیات باارزششان نیز نابود میشود.
به هیچ بهانه و دلیلی ، نمی توان از زیر بار این تکلیف ، شانه خالی کرد و هر کس با هر توان خویش ، با هرابزار ساده ی در دسترس خویش باید ، ورقی را به صفحات این تاریخ و فرهنگ ارزشمند بیفزاید. به عنوان مثال نیاز داریم که داشتههای پدربزرگها و مادربزرگها همگی ثبت و ضبط شود.درزمینه های مختلف .البته با اولویتهایی.
پروسهی جهانیشدن سعی بر یکسانسازی فرهنگهای مختلف جهان دارد. یکسانسازی مورد هدف جهانیشدن به معنی حذف فرهنگهایی است که امکان و امکانات ظاهرشدن ندارند و این فاجعه به معنی حذف تنوع فرهنگی و به تبع آن به وجود آمدن خلاء فرهنگی و بحران هویت در بخشی از جوامع انسانی میباشد. فرهنگ و هویت فرهنگی چیزی نیست جز آداب و رسومی که انسانها بر اساس آن نظم یافته و ابراز وجود مینماید و متمایز میشوند و بدینسان جهان زیبا میشود و در کل فرهنگ روحی واحد در کالبد انسانها میدمد و «من»ها را تبدیل به (ما) میکند. آنچه برای ملل ضعیف و در حال توسعه از اهمیت فراوان برخوردار میباشد، توسعهی همه جانبه و پایدار با تکیه بر حفظ و توسعهی فرهنگی است. نکتهی دیگری که ضرورت قدم گذاشتن در این وادی سخت ظریف و حساس را نمایان میکند نبود یا کمی مطالعات مردم شناسانهای است که توسط افراد بومی انجام گرفته باشد. و آنچه که در این زمینه موجود میباشد کار کسانی است که گاهاً جهت توجیه اهداف استعمارگرانه دولت مطبوعشان تنظیم ـ و نه جمعآوری بیطرفانه ـ شده است. و در کل به دلیل نقص و عدم شناخت واقعی فرهنگ مردم کرد و در بعضی موارد که ذکر آن رفت با هدفی غیرعلمی تنظیم شدهاند. لذا بر جوانان و فرهیختهگان است که خود و فرهنگ خویش را شناخته، با دید علمی آن را به دیگر ملل و نسلهای آینده شناسانده و انتقال دهند.
یا علی