در کاشمر در گذشتهای نچندان دور مرسوم بود در روز علفه، یک روز مانده به عید، بانوان به باغات و اراضی کشاورزی رفته و سبزی بیابانی جمع کنند و با آن آش مخصوص شکم پُر یا جوشواره یپزند.
غذای اغلب مردم در این روز آش است که مقداری از آن را برای سال جدید نگه میدارند و در اولین وعده غذایی از این آش صرف میکنند تا سرسبزی و برکت سال قبل را به سال جدید انتقال دهند.
اهالی بر این باورند که؛ روح مردگان غیر از شبهای جمعه در موقع تحویل سال نو و روز اول نوروز نیز آزاد هستند و به خانه و کاشانه قدیم خود میآیند و اگر در این موقع خانه قدیم خود را پاکیزه و روشن و خوشبو ببینند، شاد و خوشوقت خواهند شد و اولاد خود را دعا خواهند کرد و گرنه با حالت غمگین باز خواهند گشت و بازماندگان خود را نفرین خواهند کرد.
یکی دیگر از آیینهای نوروزی که در روز علفه برگزار میشود، عیدی بردن است. در کاشمر نامزددارها تعدادی سینی به فراخور ثروت و جایگاه اجتماعی تهیه و اقلامی اعم از خوردنی و پوشیدنی را برای عروس خانم ارسال میکند. تعداد این سینیها حداقل هفت عدد میباشد و حاوی ؛کله قند، برنج، گوشت، چای و نبات، حنا و صابون،شیرینی، لباس برای عروس و خانوادهاش و کفش سفید و روسری میباشد. در این روز تعدادی از اطرافیان عروس این سینیها را روی سر میگذارند و به خانه عروس میبرند.
عروس به آورندگان سینیها دستمالی که خودبافته است هدیه می دهد. دو سینی نیز از سوی خانواده عروس برای شاداماد تدارک دیده شده است. در یکی لباس شاداماد بعلاوه کفش او و در دیگری لباس و کفش برای خانواده داماد قرار دارد. این دو سینی راهی خانه داماد میشود.
روز علفه سنتی کهن برای به یاد مردگان بودن است. نام علفه به واسطه وجود علف و سبزی بر این روز نهاده شده است. درون مایه علفه تهیه مقدمات و به پیشواز نوروز رفتن و یاد کردن از درگذشتگان هر خانواده در سالی که گذشت میباشد. غذای اصلی روز علفه آشی است که اهالی معتقدند با پخت آن و بلند شدن بویش اموات خشنود میشوند.
در شب علفه آشی به نام جوشواره یا جوشبِره (^joosh bera )تهیه میکنند.در تهیه آن خمیر را به قطعات پهن در آورده و میان آن سبزی پخته، بلقست، گندمک، کنگرباغی، پادرازک و سبزیهای صحرایی، و گردوی ساییده گذاشته و میپیچند و در آب جوش میپزند. بعد از پخته شدن با ریختن کشک ساییده و گردوی ساییده و نعناع داغ بر روی آن صرف میکنند.
ابتدا سبزیهای خودرو و خوردنی راجمع آوری و میپزند، بعد خمیر آش را به صورت تازه آماده و به صورت نازک پهن کرده و سبزی پخته شده به همراه افزودنیهای چون؛عدس، جوز، قورمه و ادویه به صوررت قطاب یا بالشت خمیری 3در3 در میآورند. به آشی که دارای حبوبات در حال پخت است، رشته و قطاب، بالشت خمیری افزوده میشود تا خوب بپزد و جا بیفتد.
درست کردن آش جوشواره یا جوشبره پرزحمت است و همکاری جمع را میطلبد، یکی از اهالی از قول پدرش میگوید: من حاضرم همه سختیها پخت جوشواره یا جوشبره را به جان بخرم. برای این آش لذیذ حاضرم از گرگان آب بیاورم، از هرات و کرمان پونه و زیره بیاورم و از مشهد کشک پیدا کنم و از جنگل های کوهستان کلات، چوب و کنده بیاورم.
پدرم این آش را بسیار دوست دارند و چون بساط پختن این آش مهیا میگشت، کبکشان به خروسخوانی می افتاد و این شعر را زمزمه می فرمودند: «گر آش کنی آب ز گرگان آرُم.... پونَه ز هرات، زیرَه ز کرمان آرُم/ در شهر مِشَد قُروت رَد دارُم...از کوه کلات، کُندَه به دندان آرُم!»
حمید رضا بی تقصیر فدافن کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی